Wednesday, December 21, 2005

امشب طولانی ترین شب ساله. آخرین شبه پاییزه. شب یلداست. می گن قدیما همه فامیل دور هم جمع می شدند و می گفتند و می خندیدند. اما الآن دیگه مثل قبل نیست. خونه تنهام. می خوام امشب و جشن بگیرم. هر کی تنهاست بیاد. بیاین جوجه هامونو بشمریم. من انار دون می کنم. تو هندونه رو آماده کن. آجیل هم داریم. چراغها رو هم خاموش کنیم جاش یه شمع بذاریم. یاد اونهایی که نیستند و هم زنده کنیم. اینجوری خوشبختیم،نه؟ شب یلدامون مبارک

0 Comments:

Post a Comment

<< Home