Saturday, January 07, 2006

یه گوشه دراز کشیده. دلم می خواد باهاش حرف بزنم اما می دونم حوصله منو نداره. حدس زدن این که داره به چی فکر می کنه کار زیاد سختی نیست. آهنگ گل گلدون و اولین بار از دهن اون شنیدم. میرم ضبط و روشن می کنم. لبخند تو چهرش می یاد. آروم آروم داره زمزمه می کنه. حوصله هیچ کاری رو ندارم. کتاب 504 رو بر می دارم . چند تا ورق که می زنم دو تا کاغذ  وسط کتاب پیدا می کنم. کم پیش می یاد کاغذ هایی که می نویسم و دوباره بخونمشون. نه اصلا پیش نمی یاد. چون یا میندازمشون دور یا دست صاحبشون می رسونم. اما این دو تا از دستم در رفتند. یکیشو می خونم. با خوندنش حس خوبی بهم دست میده . شاید یه روز یه تیکه ازش اینجا نوشتم. اون یکی چند جمله از سیمین بهبهانی بود

مهم نیست در کجا ایستاده ایم

مهم نیست که چند بار ایستاده ایم

مهم این است که بس نکرده ایم

مهم این است که باز خواهیم ایستاد

و زندگی ایستادن است با همه افتادنها

مگر آن دم که دوباره برخواستن را یار نباشد

8 Comments:

Anonymous Anonymous said...

منم چند وقتی است همین کتاب رو در آوردم بخونم اما کو وقت .. بعدشم منم از این کاغذها زیاد دارم اما هنوز پیش خودمه . امروز بعد نوشته تو رفتم مرتبشون کردم و تصمیم گرفتم بدم به صاحبشون .

07 January, 2006 18:19  
Anonymous Anonymous said...

roozegareh gharibist nazanin eshgh ra dar pastoieh khaneh nahan baiad kard

07 January, 2006 20:44  
Anonymous Anonymous said...

این جمله ها چه قدر قشنگ بودند. دلم می خواهد هزار بار بخوانمشان. ممنون که نوشتی.

08 January, 2006 12:34  
Anonymous Anonymous said...

مشکل اینجاست که ما همیشه فکر می کنیم افتادن ما از اون افتادناست که دیگر ایستادن را یار نیست.
از چیزی که برام نوشتی زیاد خوشم نیومد. ولی تو این چند روزه خودم هم به حرف تو رسیدم. ممنون.

08 January, 2006 15:54  
Anonymous Anonymous said...

قوزک پام زمخمیه. یارای ایستادن نیست. اما با غوزک پای شکسته همچنان ایستاده ام با درد ...

08 January, 2006 22:40  
Anonymous Anonymous said...

dir dir up mikoni?

09 January, 2006 02:30  
Anonymous Anonymous said...

سلام..بابت دیر به روز شدن شرمنده... یک دانشجوی تنبل که همه ی درسها رو تو فورجه و شب امتحان میخونه اوضاش از این بهتر نیت... که کسالت و بیماری هم میشود مزید بر علت.. آپ کردم خبرت میکنم. ممنونم که سر میزنی.

09 January, 2006 09:07  
Anonymous Anonymous said...

مهم نيست...

10 January, 2006 14:25  

Post a Comment

<< Home