Tuesday, October 24, 2006

خیالت راحت

تا تو نميری من نمی ميرم

14 Comments:

Anonymous Anonymous said...

اوههههههههههههههه خيلي خب بابا ! زنده ايم هنوز ! تو هم باش .. همون زنده رو ميگم بابا اين ديگه آخر مرامه ! درياب!

24 October, 2006 22:25  
Anonymous Anonymous said...

دونفر همواره به من امید می دهند: او و او.
اوی اول همان است که بیکران نزد او ذره ایست و پنهانی امید را در وجودم قرار می دهد
و اوی دوم همان است که ذره ای از بیکران است و من به خاطرش پنهانی امید دارم.

سلام
خوبي ؟
وبلاگ شبگرد قصه ي عشق به روز شد
منتظر حضور گرمت هستم
باي

25 October, 2006 02:52  
Anonymous Anonymous said...

عمری طولانی ،پر از موفقیت و شادی برات آرزو میکنم

25 October, 2006 21:11  
Anonymous Anonymous said...

مردي خبرم كن....

26 October, 2006 02:15  
Blogger namard_24 said...

ki namire?
looooool
kheili summarize mikoni hame chio tazegia...saret shulughehaaaa

26 October, 2006 13:13  
Anonymous Anonymous said...

چقدر جالبه همین جمله ی کوچک
هم آدم میتونه اینو به دوستش یا کسی که خیل دوسش داره بگه و هم می تونه به دشمنش بگه.
نه؟
در حالت اول یعنی نگران مرگ من نباش
در حالت دوم یعنی آرزو دارم مردن تو رو ببینم
:)
خیلی جالبه
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>.
راستی یه چیز دیگه اینکه توی این چند پست اخیر اون تک خط ها و تک کلمه های زرد رنگ حال و هوای خوبی به وبلاگ داده. کاش این تو هم اون خیالت راحت زرد بود

28 October, 2006 16:17  
Anonymous Anonymous said...

یادم رفت از تبریکت برای تولد دخترک تشکر کنم....ممنون:)

28 October, 2006 16:18  
Anonymous Anonymous said...

خيلمون راحته ها! بيا بالا ( يعني به قول شوما جوونا ، آپ تو ديت بشو )

31 October, 2006 22:48  
Anonymous Anonymous said...

chi mishod age mishod hich vaght behaam doroogh nemigoftiim? khob maloome dige , donya be akhar miresid..ras migi!

01 November, 2006 10:39  
Anonymous Anonymous said...

pardis jan yani shoma ba dorogh zendeie? in khoshbakhti arzaniat bad .

02 November, 2006 01:46  
Anonymous Anonymous said...

delam barat tang shode hallite?benevisssss

06 November, 2006 22:48  
Anonymous Anonymous said...

Javabie:man na kheiliaye dige vali are.

06 November, 2006 22:49  
Anonymous Anonymous said...

عليرضا حيف كه اينجا نيستي بارون تهرون رو ببيني !! حيف كه اوهههههه اون ور كوها و درياهايي ، حيف! بارون تهرون يه چيز ديگه است ! مخصوضصا اون چاله چوله هاي آب گرفته اش ! خلاصه حيف ديگه ماهم پوسيديم هي اومديم اين دو خط نوشته تكراري تو رو خونديما! وو سوه؟

07 November, 2006 18:30  
Anonymous Anonymous said...

همينه ديگه ملت تا پاشونو ميذارن اون كله دنيا ديگه دوست و رفيق يادشون ميره و ميان برات مينويسن تو فكر پست آخرم اون وقت هي ميگن تو سگي نشو حرص نخور ! د آخه پسر جوون پست آخر چيه! هر چي ميخواي بنويسي ما نوكتريم حرف از خدافظي و اينا نباشه يه وختي ها! اين پاييز به قدر كافي هست جون هركي خاطرشو ميخواي بيا و بنويس و بمون و از اينا ....

مخلص شوما :

بلانش

08 November, 2006 17:15  

Post a Comment

<< Home